I alone part 1
Lady bug
ب
سلام سلام خب اومدم با یه رمان جدید میراکلسی که قراره عالی باشه اسمش هم i alone هست که ترجمه میشه من به تنهایی خب بریم سراغ رمان
گابریل اگرست مرده ناتالی هم همینطور درسته آدرین الان پیش من هست ولی به شدت تنها شده فعلا نمی خواد کت نوار باشه و خب راستش کاملا همه چیز یادش رفته حتی اینکه کت نوار بوده تیم ابر قهرمان ها هستن ولی خب باید تنهایی با این موضوع برخورد کنم چون اگه مو نارک ویا ارباب شرارت دیگه ای در کار باشه برای بقیه هم خطرناک میشه آدرین الان خیلی آسیب پذیر شده نمیدونم آیا میتونم کمکش کنم یا نه ولی باید با این موضوع به درستی برخورد کنم معجزه گر پروانه رو گم کردم و نمیدونم کجاست ولی به زودی پیداش میکنم میدونم اگه دست آدم بدی بیفته خیلی بد میشه من الان 16 ساله هستم و این داستان میدونم که به همین جا ختم نمیشه قطعا معجزه گر دست یه کسی افتاده و کاملا احتمال این هست که اون آدم بدی باشه
وقتشه دنبال معجزه آسا بگردم تیکی خال ها پدیدار
توی راه به کلویی بر خوردم که اون بهم گفت : سلام دختر به درد نخور
کلویی نیومدم اینجا که غرغر کردن تو رو بشنوم اومدم دنبال یه چیزی بگردم
باشه ولی الان عمارت اگرست مال ما هست ببین پدر من دیگه شهر دار نیست و در عوض یه عمارت عالی داریم خوش به حالم
باشه کلویی می خوام از بابت یه چیز دیگه هم خیالت رو راحت کنم دیگه هیچ مو نارکی در کار نیست که بخواد شرورت کنه
ببین این عمارت رو داریم یه خرده بهش میرسیم وسایلش رو تعمیر میکنیم و درستش میکنیم هیچی نمیتونی پیدا کنی
اون شکاف بزرگ روی زمین بهش رسیدگی کردیم ؟
هنوز نه
باشه ممنون همین الان میرم تو
و رفتم خونه ی اگرست ها و توی اون عمارت هنوز اون شکاف بود خیلی گشتم و هیچ اثری از معجزه آسا نبود چیکار کنم اگه دست آدم بدی افتاده باشه ؟
لایلا : بلاخره معجزه آسای پروانه رو به دست آوردم میدونستم نمیتونی در بری گابریل اگرست بیچاره فکر کنم هیچوقت حدس نمیزد یه همچین اتفاقی بیفته نو رو ؟ بله سلام تو صاحب جدید من هستی درسته ؟ آره درسته و خیلی زود میتونیم همه چیز رو با هم پیش ببریم
خواهش میکنم از من در راه خوب استفاده کنید برای چیزای بد نیستم
میدونم نورو نگران نباش من کارم رو یه جور دیگه انجام میدم اشتباهی که اگرست کرد و تکرار نمیکنم و لایلا راستی هستم نورو ازت می خوام من رو تبدیل کنی از حالا به بعد من مو نارک جدید هستم میتونی بهم بگی دختر پروانه ای لیدی باگ من نیرویی قوی تر از نیروی گابریل میسازم قدرت رهایی چندین و چند مگا آکوما سفر کنید مگا آکوما های من و دنبال طعمه بگردید
مرینت : حالا چیکار کنم معلوم نیست دست کی افتاده خدای من اونا چیه چرا مردم دارن یکی یکی تبدیل به هیولا میشن یه عالمه شرور برید کنار وای حالا چیکار کنم
لاکی چارم اسپری مو ؟
به چه دردی میخوره ؟
فهمیدم میتونم بزنم توی چشم اونا البته کار درستی نیست فهمیدم یه نقشه دارم نقشه ی خودم رو عملی کردم و مردم رو نجات دادم ولی تا حالا انقد مگا آکوما با هم ندیدم اون روز برگشتم خونه و خب راستش به این نتیجه رسیدم که لیدی باگ بودن واقعا سخته شاید نتونم از پیش بر بیام رفتم و خودم رو پرت کردم روی تخت تا اینکه آدرین زنگ و پرسید مرینت حالت خوبه ؟
آره خوبم
میگم این دختر ابر قهرمان توی شهر رو دیدی ؟
دختر ابر قهرمان آره دیدم اون رو
اسمش لیدی باگ هست تا حالا نشنیدم .
چشمام پر اشک شد و گفتم باشه کاری نداری من الان کار دارم فعلا بای
بای
پایان پارت 1
خب پارت های بعد قطعا جالب تر میشه این چون پارت 1 بود یکم مسخره بود فردا پارت بعد رو می زارم فعلا بای 💓💓💓❤️❤️❤️😊😊🙃🙃💕💕💜❤️❤️❤️😊💞🍣🥧🍜🌃